دين مسيح داراي سه فرقة بزرگ كاتوليك، ارتدكس و پروتستان ميباشد. قسمت اعظم ارمنيان جلفاي اصفهان تابع فرقه ارتدكس ميباشند، ولي چون توسط حضرت «گريگور منوّر»، دين مسيح را پذيرفتهاند آنها را «گريگوريان» و يا «جرجيسيان» ميگويند كه «جرجيس» معرب همان گريگور است. ارمنيان اصفهان ابتدا در ارمنستان زندگي ميكردند و پيوسته با دولت عثماني در جنگ و جدال بودند و در سال هجري از ارمنستان به اصفهان كوچانده شدند و در قصبة «جلفا» ساكن شدند. ارمنيان خود، جلفا را«جوغا» ميگويند. اين اسم در منابع فارسي، «جولاهه» آمده است. بافت جلفا مانند قصبة ارمنيان در ارمنستان ميباشد كه به دستور شاه عباس اول ساخته و به همان نام ناميده شده است. پس از كوچ ارمنيان، شاه عباس براي آنها حقوق و امتيازات خاصّي تعيين نمود. چنانكه ميتوانستند برخلاف عيسويان و يهوديان براي خود خانه بخرند و قاضي و كلانتر انتخاب نمايند و در اجراي مراسم سنّتي و مذهبي خود آزادي عمل داشته باشند. هيچ مسلماني حق نداشت در جلفا ساكن باشد و اگر مسلماني نسبت به ارمنيان بدرفتاري مينمود، به كيفر ميرسيد. در ماه شوال سال ۱۰۲۸ هجري، شاه عباس طي فرماني تمام زمينهايي را كه ارمنيان در آن براي خود خانه ساخته بودند به آنها بخشيد و در سال ۱۰۲۳ هجري دستور ساختن كليساي بزرگ و مهمّي را جهت پيروان دين مسيح و توجّه به مسائل سياسي در جلفاي اصفهان صادر نمود.
از جمله دلایل و عوامل کوچاندن ارمنیان به پايتخت كشور ايران در زمان صفويه می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱- شاه عباس ميخواست با استقرار ارمنيان در جلفا از حملات عشاير بختياري به اصفهان جلوگيري كند.
۲- نظر به اينكه ارمنيان تجّار با تجربهاي بودند و با هندوستان و ملل ديگر رابطهاي تجاري داشتند، شاه عباس جهت تقويت قدرت و بنية تجاري كشور به وجود آنها نياز داشت.
۳- نظر به اطلاع ارمنيان در امور كشاورزي و سخت كوشي آنان در اين رشته، وجود آنها جهت آبادي و عمران و همچنين دامداري، شايان كمال اهميّت بود.
ديري نپاييد كه ثروتمندان زيادي بين ارمنيان پيدا شدند كه منشاء و باني آبادانيهاي زيادي گرديدند، از جمله ساختن ابنية تاريخي همچون كليساي معروف «وانك» كه تمام مخارج سنگين آن، اعم از معماري و نقاشي و تزئينات را خود به عهده گرفتند. احداث خيابانها از جمله خيابان نظر كه به همت و پول يك ارمني به نام «خواجه نظر» يا «خواجه نازار» احداث گرديد. عده زيادي از ارمنيان جلفا كه روستايي بودند جهت كشاورزي و دامداري به فريدن اصفهان كوچ كردند و قريب چهل قريه را محل سكونت خود قرار داده، به آبادي و كشاورزي و دامپروري پرداختند. در دوران قاجاريه محدوديتهايي براي ارمنيان قايل شدند. به همين مناسبت گروه زيادي از ارمنيان راهي هندوستان شدند.
جلفا از هشت محلّه تشكيل شده است:
1- ميدان بزرگ ۲- ميدان كوچك
۳- محلّة چهارسوق جلفا
۴- محلّة هاكوپجان
۵-محلّة قاراكل
۶-محلّة سنگتراشها
۷-محلّة تبريزيها
۸-محلّة ايروان.
در ايران براي ارمنيان سه خليفهگري وجود دارد. يكي در تهران، ديگري در آذربايجان و سومي در جلفاي اصفهان، در محلّ كليساي وانك. ارمنيان در ايران چهار دير، يعني كليساي بزرگ دارند كه دو دير در آذربايجان غربي و دو دير ديگر در جلفاي اصفهان قرار دارند. ديرهاي اصفهان يكي به نام دير شفادهنده همگان است كه همان كليساي معظم وانك ميباشد و دوم دير سياه پوشان كه مربوط به راهبهها و دختران تارك دنياست. ولي از سال ۱۹۵۴ ميلادي به بعد، ديگر راهبهاي در آن وجود ندارد. اولين كتاب در ايران و خاورميانه در سال ۱۶۳۸ ميلادي به زبان ارمني، توسط خليفه «خاچاتورگساراتسي» در جلفاي اصفهان به چاپ رسيد، كه چند سال قبل سيصد و پنجاهمين سالگرد چاپ آن كتاب را جشن گرفتند. از اين دستگاه چاپ هنوز حروفي موجود و قابل استفاده است. اولين مدرسه پسرانة ارمنيان جلفا در قرن نوزدهم تأسيس گرديد. اين مدرسه به نام «هارطون ابكاريان» بود كه درمحوّطة كليساي حضرت مريم تشكيل ميشد. مدرسة «هاراتونيان» نيز در محوّطة كليساي «ميناس» و مدرسه «ماركارسوكياسيان» در محوّطة كليساي «استپانوس» قرار داشت. اين مدارس در سال ۱۸۸۰ در يك جا متمركز و به نام مدارس ملّي مركزي ناميده شد. اولين مدرسة ملّي دخترانه ارمنيان جلفا در سال ۱۸۵۸ ميلادي، به وسيله «مانوك هوردانيان» تأسيس شد.
اين مدرسه در سال ۱۸۹۲ ميلادي به مدرسة پسرانه ملحق گشت و به نام مدرسة مختلط ارمنيان جلفا ناميده شد. معظم دي از آن – حدود ۵۰ دارد و تعدا نسخه – نسخههاي زبانهاي گوناگون خطّي بسيار نفيس است. در حدود ۲۵ هزار جلد كتاب از انتشارات مختلف و موزه اين كليسا بيش از ۵۰۰ قطعه اشياء عتيقة ترين كتابخانة ارمنيان جلفا، كتابخانة كليساي وانك ميباشد كه نفيس و تابلوهاي نقاشي اصيل، از گذشتههاي دور وجود دارد كه به نحو احسن از آنها نگهداري شده است. جلفا در گذشته كه جمعيّت بيشتري در آن ساكن بودند، داراي ۲۴ كليسا بوده اما بر اثر مرور زمان بعضي از آنها رو به ويراني نهاده است و اكنون فقط داراي ۱۳ كليسا ميباشد كه مربوط به ارمنيان گريگوري است. بعد از كليساي وانك مجلّلترين كليساي جلفا كليساي «بيدخهم» (بيت الحم) ميباشد كه «بيدخم» نيز ميگويند و مانند كليساي وانك ديوارها و سقف آن منقّش و مزيّن به تصاوير زيباي مذهبي است و داراي گنبد عظيم دوپوش ميباشد. اولين كليسا در جلفاي اصفهان، بنا به فرمان شاه عباس و در محلي كه او تعيين كرده بود، به نحو شايستهاي ساخته شد.
فرمان شاه عباس اول، جهت بناي كليساي وانك جلفا :
«فرمان همايون شد آنكه كشيشان و رهبانان و ملكان و ريش سفيدان و كداخدايان و رعاياي ارمنيان ساكنين دارالسلطنه اصفهان به عنايت بيغايت شاهانه و شفقت و مرحمت بينهايت پادشاهانه مفتخر و سرافراز و مستحضر و اميدوار بوده بدانند كه چون ميانه نواب كامياب همايون و حضرات سلاطين رفيعالشأن مسيحيّه خصوصاً سلطنت و شوكت پناه قرهالسلاطين العيسويه كمال محبّت و دوستي است و در ميانة ما و طوايف مسحيّه يگانگي است و اصلاً جدايي نيست و توجّه خاطر اشرف به آن متعلق است كه هميشه طوايف مسيحيّه از اطراف و جوانب بدين ديار آمد و شد نمايند و چون دراالسلطنه اصفهان پايتخت همايون و از هر طبقه و طوايف مردم هر ملت در آنجا هستند، ميخواهيم كه جهت مردم مسيحيّه در دارالسلطنة مذكوره كليساي عالي در كمال رفعت و زينت ترتيب دهيم كه معبد ايشان بوده و جميع مردم مسيحيّه در آنجا به كيش و آيين خود عبادت نمايند و كس نزد حضرت پاپا خواهيم فرستاد كه از كشيشان و رهبانان ملت مسيحي بدارالسلطنة صفاهان فرستد كه در آن كليسا به آداب عبادت قيام نموده، طوايف مسيحيّه را به طاعت ترغيب نمايند و نيز از ثواب آن عبادت بهرهمند باشيم. و چون چند عدد سنگ بزرگ در اوج كليساي ايروان بوده و عمارت آن كليسا منهدم گشته، خرابي تمام به آن راه يافته، ديگر شايستگي تعمير نداشت و كشيش آنجا استخوانهاي پيغمبران را كه در آن مكان مدفون بودند، از آنجا بيرون آورده به جماعت نصارا و ترسايان فروخته، آن مقام را از شرافت و عزّت انداخته بود.
بنابراين آن سنگهاي مذكور را از آنجا بيرون آورده روانة دارالسلطنة اصفهان فرموديم كه در كليساي عالي كه در آنجا ترتيب دهيم نصب فرماييم. ميبايد چون سنگهاي مذكور را بدانجا آوردند، همگي طوايف مسيحيّه را جمع نموده از روي تعظيم و احترام تمام استقبال كرده سنگها را آورده به اتفاق سيادت و وزارت پناه شمساً للوارث العليا وزير دارالسلطنه اصفهان و رفعت پناه كمال الرفعه، محب علي بيك آنها را در جايي كه مناسب دانند، بگذارند و به اتفاق يكديگر معماران خاصّه شريفه را همراه برده در پشت باغ زرشگ در زميني كه جهت كليسا قرار داده بوديم، طرح يك كليساي عالي كه كشيشان و پادريان عظام قرار دهند،انداخته، طرح در تخته و كاغذ كشيده به خدمت اشرف فرستاده كه ملاظه نماييم و بعد از ملاحظه امر فرماييم كه استادان شروع در كار كرده به اتمام رسانند در اين باب اهتمام لازم دانسته، به همه جهتي به شفقت بيدريغ خسروانه مبذول باشند.» «شهر شعبان المعظم ۱۰۲۳»
كليساي دوازدهگانه ارمنيان اصفهان :
كليساي هاكوب: واقع در ميدان بزرگ، در محوّطة كليساي مريم. زمان ساخت: سال ۱۶۰۷ ميلادي.
كليساي گيوُرك: واقع در ميدان كوچك در خيابان حكيم نظامي. زمان ساخت: سال ۱۶۱۱ ميلادي.
كليساي مريم: واقع در ميدان بزرگ معروف به ميدان جلفا. زمان ساخت: سال ۱۶۱۳ ميلادي.
كليساي اتپانوس: واقع در كوچة يعقوبجان. زمان ساخت: سال ۱۷۱۴ ميلادي.
كليساي يوحنّا: واقع در محلّه چهارسوق جلفا. زمان ساخت: سال ۱۶۲۱ ميلادي.
كليساي كاتارينه: واقع در محلّه چهارسوق جلفا. زمان ساخت: سال ۱۶۲۳ ميلادي.
كليساي بيدخم: واقع در ميدان بزرگ در خيابان نظر. زمان ساخت: سال ۱۶۲۸ ميلادي.
كليساي نيكوغايوس: واقع در محلّه قاراكل. زمان ساخت: سال ۱۶۳۰ ميلادي.
كليساي گريكور: واقع در ميدان كوچك. زمان ساخت: سال ۱۶۳۳ ميلادي.
كليساي ميناس: واقع در محلّة تبريزيهاي جلفا. زمان ساخت: سال ۱۶۵۹ ميلادي.
كليساي سركيس: واقع در محلّة سنگتراشها. زمان ساخت: سال ۱۶۵۹ ميلادي.
كليساي نرسس: واقع در محلّة سنگتراشها. زمان ساخت: سال ۱۶۶۶ ميلادي.
قبرستان ارمنيان
در جنوب اصفهان و در دامنة كوه صفه واقع شده كه حجّاران زبردست ارمني سنگهاي زيبايي براي قبور آن تراشيدهاند. از قديميترين قبور اين گورستان قبر «رودلف» ساعتساز فرانسوي است كه از مبارزان ديني بوده و در اين راه شهيد شده است. ضمناً قبر زاهد ديرنشيني در اين محل وجود دارد كه زيارتگاه ارمنيان است. |